نیم فصل اول لیگ برتر فوتبال ایران با فراز و نشیب های فراوان تیم ها به پایان رسید. مسابقاتی که در دل خود نکات مثبت و منفی زیادی داشت و کیفیت فنی آن بارها مورد انتقاد کارشناسان فوتبال قرار گرفت. از آمار ضعیف تیم ها در گلزنی گرفته تا عدم ظهور ستاره های جوان.
جلال چراغ پور کارشناس فوتبال کشورمان در گفت وگو با تسنیم به تحلیلی از مسابقات لیگ برتر در نیم فصل و دلیل ضعف فوتبال ایران در سال های اخیر پرداخت که در ادامه می خوانید.
وی ادامه داد: این بار به جای آنالیز، آنالیز می کنیم، یعنی لیگ خود را آنالیز می کنیم و مواردی را از آن خارج می کنیم و بعد یکی یکی بررسی می کنیم و در نهایت خلاصه ای از لیگ می سازیم و اجزا را به هم وصل می کنیم تا به سوالات پاسخ دهیم. توسط خودشان.
اولین چیزی که در لیگ ما به چشم می خورد و تاثیر غیرقابل انکاری در کیفیت مسابقات دارد، مسافتی است که تیم ها در طول و عرض کشورمان برای یک بازی باید طی کنند. این مسافت با مسافت های استانداردی که ورزشکاران برای مسابقه باید طی کنند، همخوانی ندارد و به دلیل آب و هوای بسیار متفاوت شهرهای ایران؛ ضربه ای به مکانیسم فیزیکی بازیکنان فوتبال وارد می شود.
موضوع دوم؛ فاصله بین دو بازی است. برای فاصله بین دو مسابقه تعاریف خاصی برای آمادگی جسمانی و مکانیسم بازیکنان وجود دارد. به عنوان مثال، هر پنج روز یک بازی اشکالی ندارد، اما دانش مدرن ریکاوری بازیکنان در پنج روز هنوز وارد سیستم فوتبال ما نشده است. به همین دلیل است که بازیکنان ما به تدریج در طول فصل از هر بازی به بازی بعدی فرسودهتر میشوند. این فرسودگی نیز دو اثر را نشان می دهد. اول زودتر خسته می شوند و ثانیا عصبانی می شوند و به همین دلیل حاشیه های بازی بیشتر، تقابل ها خصمانه تر و کارت های زرد و قرمز بیشتر می شود. همه اینها به دلیل عدم ریکاوری مناسب بازیکنان است.
به موضوع سوم می رسیم. لیگ ما از تفکر و هوش مربی استفاده می کند. وقتی دانش مربیان در یک لیگ در یک سطح باشد، نباید انتظار داشته باشیم که تفاوت های چشمگیری بین انواع فوتبال تیم های آن لیگ وجود داشته باشد. در لیگ ما از نظر بازی تفاوت چشمگیری بین تیم چهاردهم و تیم سوم یا چهارم وجود ندارد. تنها تفاوت تیم ها در قیمت بازیکنان است. مثلا قیمت بازیکنان تیم اول بیشتر است و قیمت تیم پایین کمتر! اما زمانی که قرار است این تیم ها با هم بازی کنند، تفاوت قابل توجهی در کیفیت آنها مشاهده نمی شود و در نتیجه شاهد اتفاقات غیرمنتظره زیادی هستید. در بازی ها تفاوت آشکاری در شکل بازی ها وجود ندارد. تفاوت تیم ها به دلیل اختلاف سطح بازیکنان است و همچنین به دلیل تفاوت بودجه باشگاه ها است. این!
چهارمین نکته ای که باید به آن توجه کنیم شکل تمرینات تیمی است. اگر شما به عنوان دانشجوی دکتری تربیت بدنی پایان نامه خود را در مورد تمرین تیم های لیگ برتری بنویسید متوجه می شوید که تمام تمرینات یکسان است. همه مسائل تمرین ها و شکل آن به هم نزدیک است. جای تعجب نیست زیرا مربیان 80 درصد تمرینات را از گوشی خود می گیرند! اشکالی ندارد اما به شرطی که مربیان بدانند این تمرین برای چند روز تمرین است؟ فشارش چقدره؟ چند تمرین وجود دارد؟ تعداد این تمرین چنده؟ در چه فصولی باید استفاده کرد؟ یعنی علم ورزش را بدانند تا بتوانند در جای خود پیاده کنند، اما به دلیل دانش کم مربیان ما از نظر علم ورزش; آنها نوع ورزش را در گوگل می بینند، اما فقط پوست را می بینند و هسته تمرین را نمی بینند. زیرا اساساً این تمرینات برای تنظیم برنامه تمرینی ما در یک سال نیست. برای "لایک" و "کلیک" است. این هم آفتی است که در تمرینات لیگ ما دیده می شود و در خیلی از تیم ها دیدم. حتی گرم کردن تیم های کنار زمین هم تقلید است.
فکر می کنید شما و مخاطبان ما اکنون با چه دسته ای روبرو هستیم؟ با این شرایط، در لیگ خود چه چیزهایی را باید ببینیم که برای ما «تازه» است؟ از این لیگ چه نتیجه ای باید حاصل شود؟ قطعا این لیگ، لیگ هفتم و هشتم آسیاست و مسلم است که هیچ بازیکنی در آن تولید نمی شود! مسلم است که تیم ملی باید با فقر بازیکن مواجه شود و تیم امیدوار ما نباید راهی المپیک شود. مسلم است که در این شرایط هیچکس نباید زیر بار هدایت تیم ملی کشورمان باشد!
اکنون به بسیاری از سوالات در مورد لیگ ما پاسخ داده شده است. مثلا چرا برای تیم ملی دنبال مربی داخلی نمی روند چون داخلی ها این تیم را قبول ندارند. چرا مربی خارجی قراردادش را امضا می کند و می رود؟ چرا 90 درصد تیم ملی باید لژیونر باشند؟ چرا جرات نداریم تیم ملی را تمدید کنیم؟ چرا مراکش چهار سال است بازیکنانش را عوض می کند و در جهان چهارم می شود اما ما با این همه آمار بد اولین تیم حذف شده از جام جهانی هستیم؟ دقیقاً پاسخ به همه سوالات در قلب تحلیلی است که ما از لیگ خود داشتیم.